یزدفردا :اين مقاله در ماهنامه اقتصاد انرژي‌ - آبان 87 – صفحات 6 تا 8 با مختصر ويرايش چاپ شده‌ است.
توجه به‌ آسيب‌هاي وارده به‌ استان يزد در توسعه صنايع آلاينده، زيان‌ده و انرژي‌بر مي‌تواند براي خوانندگان مفيد باشد..
 
 امير شريف يزدي "شركت برق منطقه‌اي يزد :مقدمه : سه موضوعِ‌ هزينه، امنيتِ تامين و آلايندگي؛ انرژي را به‌ مهمترين مسئله‌ و چالش دنيا تبديل نموده‌اند. ايران هم در بيضي انرژي و كانون منابع نفت و گاز دنيا واقع شده‌ و هم از نظر موقعيت جغرافيايي در منطقه مياني خشكي‌هاي متصل به‌يكديگر دنيا در سه قاره كهن قرار دارد. ازاين‌رو مي‌تواند بيشترين درآمد نسبي را از انتقال و صادرات حامل‌هاي انرژي داشته باشد. اهميت روبه افزايش گاز ايران براي اروپا به‌منظور رهايي از انحصار روسيه، از مهمترين مصاديق كنوني اين وضعيت است.
شرايط حدود 10 سال قبل بر مبناي دلايلِ دشواري انتقال و بهاي نسبتا كم گاز طبيعي، و همچنين بهره‌برداري متناسب با كشور قطر از پارس جنوبي، رويكردهاي استقرار صنايع انرژي‌بر را موجه نشان مي‌دادند، اما در اين ده سال تحولاتي رخ داد كه فروشندگان خوش‌بين نفت و به‌ويژه دارندگان ذخاير گاز، تصور آن را هم نمي‌كردند. در كنار افزايش قيمت حدود ده برابر نفت و گاز، قيمت‌گذاري براي آلاينده‌هاي هوا و به‌ويژه دي‌اكسيد كربن نيز نهادينه شد و اينك پتانسيل‌هاي صرفه‌جويي در گزارش‌هاي آژانس جهاني انرژي برمبناي درصد تاثير بر كاهش اين آلاينده، و نه درصد مطلق كاهش مصرف، منتشر مي‌شوند.
ازآنجا كه‌ پس از كاهش شديد بهاي نفت، بهاي گاز طبيعي كاهش زيادي نيافت؛ اهميت استفاده اقتصادي از آن افزايش يافته و راهبرد صادرات گاز طبيعي به‌جاي گازسوزكردن تجهيزات قوت بيشتري گرفته است. ازسوي ديگر و به‌گواه اطلاعات رسمي داخلي، ايران جزو معدود كشورهاي دنيا مي‌باشد كه شاخص شدت مصرف انرژي آن طي سال‌هاي گذشته نامناسب‌تر نيز شده‌ است. با وجود تاكيد بر اقتصاد دانش محور در سند چشم‌انداز 20ساله كشور؛ كه از سال 1990 در دنيا جايگزين دوره 230ساله اقتصادهاي صنعتي شده‌؛ هنوز با افتخار از افتتاح كارخانه‌هاي با تكنولوژي قديمي فولاد سخن گفته مي‌شود و از ادبيات 50 سال قبل زماني كه فولاد مادر صنايع دنيا بود، براي تاييد اين اقدامات به‌عنوان ضرورت احداث صنايع زيربنايي و مادر و حتي خودكفايي در اين زمينه، استفاده مي‌شود و اشاره‌اي به‌ امكان واردات ارزانتر آن درصورت حذف تعرفه‌ها، كم‌كاربر بودن، آلايندگي، روال تعطيلي در دنيا و ... نمي‌شود.
به‌ گواه اطلاعات رسمي درصورت تحقق مصارف و صنايع انرژي‌بر برنامه‌ريزي شده‌، تراز گاز طبيعي كشور تا چند سال آينده منفي است و اقتصاد كشور كه طعم خسارات چندصد برابري قطعي برق؛ نسبت به‌ بهاي برق وارداتي يا توليدي، را در تابستان 87 چشيده، با خطر تكرار كمبود برق و گاز در سال‌هاي 88 و 89 مواجه است.
همانند روي دوم سكه، در هر بحران يك فرصت نيز نهفته است. هدف اين مقاله، طرح فرصتي تاريخي براي تبديل بحران فعلي به‌موقعيتي ممتاز، هم ازنظر مبادلات منطقه‌اي و هم ازنظر ايجاد اشتغال و كاهش تورم، درصورت تغييري بنيادي در رويكردهاي صنعتي كشور، به‌صورت توقف توسعه صنايع انرژي‌بر و حتي بازخريد ديماند و تعطيلي ‌تعدادي از آنها مي‌باشد.
1- در كشورهاي مختلف اعم از توسعه‌يافته يا درحال توسعه، تخصيص درصد محدودي يارانه براي ايجاد يا حفظ برخي مشاغل، منطقي است. در ادبيات گذشته از خريد تخم‌مرغ به‌ بهاي ده ريال و فروش آن به‌ بهاي نُه ريال پس از رنگ كردن، توسط ملانصرالدين و با هدف داشتن شغل در منظر مردم، ياد شده‌ است. اما در همان حكايت طنز نيز زيان و يارانه حفظ شغل در سطح اندكي مطرح بوده‌ است‌ و فرضا نسبت هزينه‌ تهيه به‌ بهاي فروش با نسبت 10 به 2 مطرح نشده است، برخي از فعاليت‌هاي صنايع آلاينده انرژي‌بر با توجه به‌ ارزش ملي و جهاني حامل‌هاي انرژي و آب‌ و هزينه‌هاي بهداشتي- درماني ناشي‌از آلودگي و خسارات زيست‌محيطي به‌ حالت تشديد شده‌ اشتغال ملانصرالديني شباهت داشته و به‌ويژه در انقلاب انرژي 2008 اين وضعيت در دنيا حادتر ‌شده است.
2- با توجه به‌ سرمايه‌گذاري موردنياز براي ايجاد مشاغل، صنايع به‌ دو گروه سرمايه‌بر و كاربر تقسيم مي‌شوند و صنايع حوزه انرژي‌ عمدتا سرمايه‌بر و نه كاربر هستند: سرمايه‌گذاري مورد نياز براي ايجاد يك شغل در نمونه‌ صنايع فولاد، پتروشيمي، نيروگاه‌ به‌ترتيب حدود 5، 8 و 20 ميلياردريال و به‌طور ميانگين چند ده برابر سرمايه‌گذاري موردنياز در مشاغل كاربر است. از اين‌رو به‌عنوان حمايت از اشتغال‌زايي، نمي‌توان به‌ آنها نگاه كرد. به‌عنوان نمونه‌ يك‌سوم برق صنعتي استان يزد در صنايع فولاد با مجموع حدود 5% اشتغال صنعتي استان مصرف مي‌شود و به‌بياني درصورت كنارگذاردن اين 5% اشتغال صنعتي زيان‌ده، با لحاظ نمودن ميانگين كمبود برق تابستان 87، تقريبا مي‌توان تمامي خاموشي‌ ديگر مشاغل صنعتي و غيرصنعتي استان و مصارف خانگي را برطرف كرد.
3- با ركود جهاني و نوسانات بهاي حامل‌هاي انرژي‌، سودآوري صنايع انرژي‌بر كم شده‌، احتمال ورشكستگي اقتصادي برخي از انواع كم‌بازده و كم‌ظرفيت آنها افزايش يافته است.
4- با انقلاب قريب‌الوقوع نانوتكنولوژي، احتمال ورشكستگي تكنولوژيكي اين صنايع نيز وجود دارد : نانولوله‌هاي كربني 100 برابر مقاوم‌تر از فولاد، 6 برابر سبك‌تر از آلومينيوم و چندين مرتبه رساناتر از مس هستند. توليد آزمايشگاهي نانولوله‌هاي كربني در سال 1992 انجام شده‌ و افزايش 15 برابري بهاي نفت طي ده سال گذشته، عامل مهمي در تسريع روند تجاري شدن آنها مي‌باشد. برآورد مي‌شود در سال 2009 سهم نانوتكنولوژي در انواع فن‌آوري‌ها به‌ حدود 30% برسد.
5- برخي كشورهاي پيشرفته از چندسال قبل به‌ سرمايه‌گذاران خود، دو مورد اشاره شده‌ و ريسك فراوان سرمايه‌گذاري در صنايع انرژي‌بر را متذكر شده‌اند. به‌بيان خلاصه در تكميل روند 20 ساله تعطيلي اين صنايع در كشورهاي پيشرفته، حتي سرمايه‌گذاري در اين صنايع در كشورهاي درحال توسعه را نيز متوقف مي‌نمايند.
6- حداقل ظرفيت اقتصادي توليد فولاد ازسوي انجمن جهاني فولاد 4 ميليون تن و ازسوي چين 10ميليون تن اعلام شده‌ است. اما در ايران مجوز راه‌اندازي حدود هزار كوره كم‌ظرفيت 5 تا 7 مگاواتي عمدتا دست دوم با تكنولوژي از رده خارج كه از حدود سه سال پيش حتي در كشورهاي چين و هند درحال تعطيل شدن هستند، صادر شده‌ است.
7- درصورت حذف تعرفه، باوجود يارانه‌هاي متعدد برق و گاز و آب، فولاد وارداتي ارزانتر از توليدات داخل در دسترس خواهدبود.
8- بهاي انرژي‌ در ايران به‌اندازه‌اي كم است كه سرمايه‌گذاران هندي حاضرند با پذيرش رسمي قطعي چندين ساعته برق در قراردادها، كوره‌هاي از رده خارج هندي را به‌ كشور منتقل كنند و عملا در ازاي ايجاد چند شغل محدود، سود غيرمستقيم يارانه‌هاي انرژي‌ را كسب نمايند.
9-  برخي از سرمايه‌گذاران داخلي نيز به‌صراحت انگيزه گرايش به‌ چنين صنايعي را استفاده از وام قابل ملاحظه و زمين وسيع در قبال ارزانترين طرح‌هاي حجيم و ملموس، بيان مي‌كنند. درصورت تعطيلي اين صنايع، تجهيزات و كوره‌ها به‌ همان بهاي قراضه و اسقاط تهيه شده‌، قابل بازفروش هستند و به‌ ظن سرمايه‌گذار؛ ارزش افزوده چندين برابري زمين و كاربري‌هاي جانبي وام، به‌جاي خود باقي هستند. شبهاتي دربارة امتيازات برخي فروشندگان خارجي به‌ واسطه‌‌هاي انتقال صنايع از رده خارجِ آلاينده، به‌ ديگر كشورها، نيز مطرح است: فروشنده براي تكنولوژي روز، پورسانتي نمي‌دهد زيرا كشش طبيعي بازار براي آن وجود دارد، اما براي فروش تكنولوژي غير اقتصاديِ از رده خارج، امتياز مي‌دهد.
10-      ظرفيت برق موردنياز هر يك از اين كوره‌هاي به‌شدت غير اقتصادي ازنظر ملي و كم كاربر و آلاينده، تقريبا به‌اندازه كل صرفه‌جويي ظرفيت روشنايي معابر يك استان ازطريق خاموشي‌‌هاي بهار و تابستان 87 است. البته خاموشي‌ روشنايي معابر براي ساعات شب مفيد است اما كوره‌ها شبانه‌روز كار مي‌كنند. در شرايط كمبود، راه‌اندازي هر يك از اين كوره‌هاي زيان‌ده، به‌ معني افزايش خاموشي‌ براي ده تا پانزده هزار خانوار است.
11-      به‌عنوان نمونه‌اي از تبعات منفيِ جانبي اين شيوه توسعه، وضعيت استان يزد ارائه مي‌شود: هم‌اكنون (و قبل برنامه‌هاي توسعه چندين برابري صنايع آلاينده) استان يزد از ميان 10 سرطان كشنده و خطرناك كشور، در 8 مورد رتبه اول يا دوم را دارد، تاثير آلاينده‌هاي صنايع فولاد در ايجاد سرطان رحم و سينه، به‌ويژه كارخانه‌‌هاي بدون فيلتري كه بدون پروانه بهره‌برداري محيط زيست سال‌هاست در حريم شهر يزد و در مسير باد ورودي شهر فعاليت مي‌كنند، ثابت شده‌ است. يك‌سوم كاشي كشور در كارخانه‌هاي آلاينده‌ و عمدتا در مسير جريان هواي مناطق مسكوني ميبد تا يزد، با سود حدود 100% توليد مي‌شود (و 6 برابر اين ميزان، مجوز كارخانه‌ جديد كاشي صادر شده‌ است) ميزان گاز CO در هواي يزد، 8 برابر استاندارد و ميزان گاز فلوئور (با تاثير اثبات شده‌ در ايجاد سرطان)  4.7 استاندارد مي‌باشد. طي 5 سال گذشته‌ در 7 روستاي منطقه صدوق، ميزان شيردهي دام‌ها 40% و ميزان باردهي كشاورزي 45 تا 65 درصد كاهش يافته است. بر مبناي آمار بهزيستي حدود 8% نوزادان يزدي (958نفر) در سال 86 به‌نوعي معلول متولد شده‌اند. بنا بر يكي از مطالعات زيست‌محيطي درصورت راه‌اندازي همه طرح‌هاي آلاينده برنامه‌ريزي شده‌، تا سال 1408 يزد ازنظر حداقل شرايط زندگي غير قابل سكونت خواهدشد. استان يزد در كشوري كه رتبه سوم هوش جهاني را دارد، براي 14سال پياپي، رتبه نخست درصد قبولي كنكور را داشته و مي‌تواند در اقتصاد دانش‌محور، بستر مشاغل سرآمد جهاني باشد، اما متاسفانه بستر استقرار و توسعه شتابان چنين صنايع آلاينده و از رده‌ خارج جهان اول و دوم و آن‌هم در مكان نامناسب و مسير جريان هواي آلوده، گرديده‌ است.
12-      اخبار و گزارش‌‌هاي مرگ ناشي از قطع برق در بيمارستان‌ها يا ناشي‌از سكته در آسانسور، باقيماندن دوساعته بيماران تحت عمل آنژيوگرافي تا زمان رفع قطعي، افزايش آمار مسموميت و اسهالِ ناشي از فساد لبنيات، صف‌هاي طولاني پمپ‌بنزين‌ها در زمان قطعي برق، افزايش صفوف بانك‌ها پس از رفع قطعي، نارضايتي و دست‌خالي برگشتن مردم از صفوف نانوايي پس از قطع برق (پس از گراني برنج، وابستگي و حساسيت طبقات كم‌درآمد نسبت به‌ تامين نان افزايش يافته است)، تورم ناشي از افزايش غيرمستقيم خسارات قطعي برق در انواع محصولات توليدي قابل رقابت و اقتصادي؛ و ... بهايي است كه براي ادامه حيات صنايع كم‌كاربر و انرژي‌برِ به‌شدت زيان‌ده از نگاه ملي طي بهار و تابستان 87 داده ‌شده است. با حذف يا كاهش تعرفه‌ها، مي‌توان اكثر اين محصولات را به‌بهايي كمتر به‌ كشور وارد كرد.
13-     متاسفانه نه تنها برنامه‌اي‌ براي تقدم تعطيلي اين صنايع زيان‌ده و انرژي‌بر و كم‌كاربر وجود نداشت بلكه طرحي براي مستثني نمودن آنها از برنامه قطعي‌ها به‌ دليل حساسيت استفاده از كوره،‌ پيشنهاد شد. به‌بيان ديگر در تابستان 87 پيشنهاد شد‌ خاموشي بيشتري به‌ مردم و ديگر صنايع داده‌ شود تا امثال كارخانه‌هاي زيان‌ده فولاد، تمام وقت فعاليت كنند، خوشبختانه با همت مسئولين صنعت برق چنين اتفاقي نيفتاد.
14-     فرصت بسيار محدودي تا تابستان 88 و بحران محتمل مجدد كمبود برق وجود دارد. اگر بارندگي مناسبي نيز رخ دهد، باتوجه به‌ اولويت مصارف آب شرب و كشاورزي، از آب سدها براي توليد مضاعف برق استفاده نخواهدشد.
 
ضرورت تصميم‌گيري بين گزينه‌هاي بد و بدتر و بدترين در شرايط بحراني:
معمولا اگر كارخانه‌‌اي دچار بحران اقتصادي شود، درصدي از نيروي كار و آن هم از ضعيف‌ترين و كم‌بازده‌ترين آنها را اخراج مي‌نمايد. گاهي روش كاهش درصد يكسان حقوق همه پرسنل پيشنهاد يا اجرا مي‌شود. در روش اخير (اگر معضل به‌درازا كشد يا عميق‌تر شود) ضعيف‌ترين افراد كه نمي‌توانند جاي ديگر بروند مي‌مانند و متخصصين به‌تدريج به‌ كار ديگري جابجا مي‌شوند. اين روال موجب تضعيف مضاعف خواهد شد و از اين‌رو ميان گزينه‌هاي بد و بدتر، گزينه نامناسب‌تر است. شبيه اين مثال در موضوع تامين انرژي‌ در شرايط بحراني، قابل بيان است: اگر به‌ تمامي صنايع اعم از انرژي‌بر و دانش‌محور به‌يك نسبت قطعي اعمال شود، در ميان‌مدت صنايع غير اقتصادي بيشتر باقي مي‌مانند و حتي ازنظر گرايش به‌ سرمايه‌گذاري نيز صنايع نيازمند برق مطمئن به‌ كشور نخواهند آمد. به‌عنوان نمونه‌ سرمايه‌گذاران هندي كه درحال آوردن كوره‌هاي اسقاطي ذوب فولاد هند به‌ يزد هستند حتي حاضر به‌ پذيرش قرارداديِ چندين ساعت قطعي روزانه مي‌باشند تا در ديگر ساعات يارانه‌هاي پنهان را تبديل به‌ سود قابل ملاحظه‌ نمايند. اما در بحران كمبود برق سال 2001 امريكا تنها در ناحيه 4 ايالت شمال غرب آن كشور، 5000مگاوات ديماند صنايع انرژي‌بر، آلاينده و كم‌كاربر آلومينيوم بازپس خريده شد تا برق مطمئن براي بقيه مشتركين تامين شود. به‌بيان خلاصه‌ تاخير در تصميم‌گيري دربارة اولويت‌هاي ادامه حيات صنايع كشور و توقف فعاليت يا دست‌كم توسعه برخي صنايع انرژي‌بر، باعث مي‌شود اكثر صنايع به‌تدريج تضعيف شوند. خروج از بحران كنوني شبيه خروج از باتلاق، مي‌تواند به‌تدريج دشوارتر شود و تصميماتي كه امروز مي‌توانند موثر باشند شايد سه ماه ديگر تاثير كمتري داشته باشند.
یزدفردا
 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا